همین حالا تماس بگیرید (مشاوره رایگان)
مهریه:
مهریه مال معین یا چیزی است که قائم مقام مال است
که در عقد نکاح بر ذمه مرد قرار میگیرد و در صورت مطالبه زن، وی مکلف است مهریهاش
را بپردازد و این حق ارتباطی به طلاق و نفقه ندارد.
چگونگی اقدام زوجه برای اخذ مهریه
اگر مهریه وجه نقد یا در حکم نقد مانند سکه و طلا
باشد زن با در دست داشتن سند رسمی ازدواج میتواند به دفتر ازدواج و یا دایره اجرای
ثبت (مستقر در اداره ثبت اسناد محل وقوع ازدواج) مراجعه و در فرم خاصی که
در آن دایره موجود است تقاضای صدور اجرائیه کند.
اجرائیه به شوهر ابلاغ میشود و به او 10 روز مهلت
داده خواهد شد تا طلب همسرش را پرداخت کند. در صورتی که شوهر در این مدت دین خود
را نپردازد زن میتواند با معرفی اموال و دارایی شوهر به اجرای ثبت، تقاضا کند
اموال او توقیف شود و نیز میتواند مطالباتی را که شوهر از اشخاص دیگری دارد و یا
موجودی حسابهای بانکی او را توقیف کند. زن همچنین میتواند تقاضای توقیف حقوق شوهر
را از سازمانها و مؤسسه های دولتی و یا خصوصی داشته باشد و تا میزان یک چهارم حقوق
(مادام که شوهر متأهل است) و نیز یک سوم آن را (در صورتی که زن و شوهر از
یکدیگر جدا شوند و تا زمانی که شوهر زن دیگری اختیار نکرده) توقیف کند. اگر مهریه سکه یا طلا باشد و شوهر نتواند اصل آن را
بپردازد، قیمت روز مطالبه آنها (روزی که زن آن را از طریق اجرای ثبت و یا
دادگاه مطالبه میکند) ملاک اجرای قانونی حکم است. اگر سند ازدواج رسمی نباشد،
زن برای مطالبه مهریه خود باید از طریق تسلیم دادخواست به دادگاه
اقدام کند.
مواد قانونی:
ماده 1078 – هر چیزی را که مالیت داشته و
قابل تملک نیز باشد میتوان مهر قرار داد.
ماده 1079 – مهر باید بین طرفین تا حدی که
رفع جهالت آنها بشود معلوم باشد.
ماده 1080 – تعیین مقدار مهر منوط به تراضی
طرفین است.
ماده 1082 – به مجرد عقد، زن مالک مهر میشود
و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید
برای مطالعه بیش تر در رابطه به قوانین مهریه به صفحه مهریه صدای وکیل مراجعه کنید
مشاوره تخصصی با وکیل طلاق و وکیل خانواده
همین حالا تماس بگیرید (مشاوره رایگان)
تغییر شیوههای همسریابی در سالهای اخیر، توقعات و خواستههای زوجین وتفاوت دیدگاههای آنها، شناخت کافی و مناسب نداشتن از اوضاع و احوال فرهنگی و شخصیتی یکدیگر از مهمترین عوامل درخواست طلاق از سوی زوجین است، از سوی دیگر اعتیاد که از عوامل اضمحلال و انهدام خانواده است و همچنین بیکاری و ترک انفاق.
در حالی که زنان و خانوادههای ایرانی اغلب بسیار سازگار و حاضر به سازش به شرط تامین حداقل امکانات و نیازهای مادیشان هستند، اما وقتی در تامین همان حداقل با مشکل مواجه میشوند و به هر سازمانی مراجعه میکنند نتیجهای نمیگیرند، چارهای جز طلاق توافقی ندارد.
مشاوره تخصصی با وکیل طلاق و وکیل خانواده
همین حالا تماس بگیرید (مشاوره رایگان)
سه طلاقه زنی است که توسط همسر خود سه بار طلاق داده شده است.
زنى که سه بار طلاق داده شده باشد سه طلاقه نامیده میشود.
← حرام شدن سه طلاقه بر شوهرش
اگر مردى همسرش را -با شرایط- سه بار طلاق دهد، آن زن بر وى حرام مىشود و حلال شدن دوباره منوط به این است که زن با مردى دیگر ازدواج کند و پس از آمیزش، آن مرد او را طلاق دهد
همین حالا تماس بگیرید (مشاوره رایگان)
اگر به هر دلیلی روزی سر و کار شما با جایی به نام «دادگاه خانواده» افتاد، حتما به این قانون کلیدی توجه کنید تا در طول رسیدگی به پرونده خود پیروز شوید: «در قانون اصل بر بقای کانون خانواده و زندگی زناشویی است.» اساسا به همین دلیل است که قانون، جامعه و مردم باید در سمت و سویی حرکت کنند که اقدامهای آنها به دفاع از این نهاد اجتماعی و نیز بقای آن کمک کند و به همین دلیل است که اصل در دادگاه بر حمایت از این نهاد استوار است. از سوی دیگر به واسطه وجود همین تفکر در قانون، دادگاه به زن این امکان را داده تا در مواردی که زندگی زناشویی به ایجاد «عسر و حرج» برای او میانجامد میشود و بقای نهاد خانواده باعث ایجاد مشقت برای زوجه میشود، به دادگاه مراجعه کند و بدون اجازه شوهرش و حتی با وجود مخالفت او طلاق بگیرد و زندگی مشترک را به «ایستگاه آخر» برساند.
طبق گفته قاضی بیات، علت اینکه قانون به زن چنین اجازهای میدهد هم این است که همین قانون به مرد اجازه داده تا هر زمان که خواست، بدون نیاز به اثبات شرایطی خاص همچونعسر و حرج همسرش را طلاق دهد و با پرداخت حق و حقوق مادی او، خود را از قید زندگی زناشویی رها سازد. به عبارت دیگر، مرد میتواند با دلیل و بیدلیل همسرش را طلاق دهد و در چنین شرایطی چون قانون حق طلاق را از زن سلب کرده، برای طلاق زن شرط و شروطی قرار داده که در قالب عسر و حرج میگنجند و اگر زن بتواند این موضوع را ثابت کند، موفق خواهد شد تا خود را از قید زوجیت همسرش برهاند.
نکته مهم دیگری که این قاضی دادگستری عنوان میکند، این است که موارد مندرج در عقدنامه و نیز دیگر موارد قانونی، «حصری» نبوده و «تمثیلی» است. یعنی عسر و حرج به همین موارد محدود نمیشود و قانونگذار صراحت دارد که موارد اشاره شده در عقدنامه و قانون تمثیلی است و ممکن است در شرایطی خاص برخی موارد برای زنی ایجاد سختی و مشقت کند اما برای زنی دیگر به ایجاد سختی منجر نشود
همین حالا تماس بگیرید (مشاوره رایگان)
دعاوی نیازمند داوری
از بین تمام دعاوی مربوط به نکاح مثل دعوای الزام به انفاق، الزام به تمکین، مطالبة مهریه، طلاق و... فقط دعوای طلاق است که به تجویز قانونگذار، نیازمند مداخلة داور است. همچنین تفاوتی در نوع طلاق درخواستی و درخواست کنندة طلاق، نمیباشد. به عبارت دیگر چه درخواست طلاق از طرف مرد یا زن باشد و چه طلاق با توافق طرفین درخواست کننده باشد، دعوای زوجین باید به داوری ارجاع شود.
زمان ارجاع به داوری
با طرح دعوای طلاق از طرف زوجین یا یکی از آنها دادگاه نمیتواند در بدو امر، نسبت به ارجاع طرفین به داور اقدام کند، بلکه ابتدا باید خود تلاشش را برای حل و فصل اختلاف به کار گیرد. اگر دادگاه در حصول نتیجه ناکام ماند و اختلافات با مداخلة مـستقیم برطرف نگردید، رسـیدگی به دعوا از طریق ارجاع امر به داوری ادامـه پیدا میکند. پس داوران در طلاق، قائم مقام دادگاهند و زمانی در دعوا مداخله میکنند که دادگاه در رفع اختلاف به بنبست رسیده باشد.
نحوة انتخاب داوران
بعد از این که دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرد، هر یک از زوجین
مکلفند ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ، یک نفر از اقارب خود را که دارای شرایط داوری
در آییننامه است، به عنوان داور معرفی نمایند.
در صورتی که بین اقارب، فرد واجد شرایط نبود یا دسترسی به آنان مقدور نباشد یا
اقارب از پذیرش داوری استنکاف نمایند، هر یک از زوجین میتوانند داور خود را از
بین افراد دیگر که واجد صلاحیت هستند، انتخاب کنند و اگر توانایی معرفی داور را
نداشته یا از معرفی وی امتناع نمایند، دادگاه رأساً از بین افراد واجد شرایط،
مبادرت به تعیین داور مینماید.
شرایط داوران
مطابق مادة 4 آییننامه داوران منتخب یا منصوب، باید واجد شش شرط باشند: مسلمان،
آشنایی نسبی با مسائل شرعی، خانوادگی و اجتماعی، دارا بودن حداقل چهل سال سن،
متأهل، معتمد، عدم اشتهار به فسق و فساد. جنسیت داوران مورد توجه قانونگذار نبود،
بنابراین هم مرد و هم زن میتواند به عنوان داور انتخاب یا منصوب شوند.
مراحل داوری
تعیین داوران و قبول داوری از طرف ایشان؛ دادگاه باید زمانی را معین نماید و وظایف و نحوة عمل داوران را به آنها گوشزد کند و مهلتی را که داوران باید نظر خود را در خصوص اختلاف به دادگاه تسلیم کنند، تعیین نماید. داوران مکلفند حداقل دو جلسه با حضور طرفین تشکیل داده و مشکلاتی را که موجب بروز اختلاف گردیده است، بررسی نمایند و با ارائة راهکارهای مناسب سعی در رفـع اختلاف و اصلاح ذاتالبین نمایند.
عدم حضور زوجین یا یکی از آنها در جلسات، مانع تشکیل آن نیست و داوران باید به هر صورت، موارد اختلاف را بررسی نموده و نظر خود را بر امکان یا عدم امکان سازش، در مهلت تعیین شده به دادگاه تسلیم نماید. در صورتی که مهلت تعیین شده برای داوری کافی نباشد، داوران میتوانند از دادگاه تقاضای تمدید مهلت نمایند و در صـورتی که دادگاه درخـواست را ضـروری تشخیص داد، مهلت تمدید مـیشود. داوران میتوانند برای انجام داوری تـقاضای حـقالـزحمه نمایـند و دادگاه حـقالزحمة آنان را تـعیین و دستور اخذ و پرداخت آن را به داوران خواهد داد
مشاوره تخصصی با وکیل طلاق و وکیل خانواده