صدای وکیل

ارائه دهنده برترین راهکارهای حقوقی و مشاوره به صورت رایگان توسط وکلای پایه یک دادگستری

صدای وکیل

ارائه دهنده برترین راهکارهای حقوقی و مشاوره به صورت رایگان توسط وکلای پایه یک دادگستری

معانی کلمات حقوقی(2)

16 الی 66567311-021

وکیل خانواده. وکیل طلاق. وکیل پایه یک دادگستری


تأخیر بیان از وقت حاجت
(
فقه) وقت حاجت در این جا یعنى موقعى که برحسب اقتضاء عقل ومصلحت باید مطلبی گفته شود (وقت گفتن نه وقت خاموشى) وتأخیر بیان از وقت حاجت یعنى درموقع گفتن سکوت اختیارکردن و آنگاه بیموقع سخن گفتن. دوچیز طیره عقل است دم فروبستن بوقت گفتن وگفتن بوقت خاموشى چون سکوت در مقام بیان عقلا پسندیده نیست لذا باید براى آن سکوت معنى در نظر گرفت (برخلاف قاعده لاینسب لساکت قول) و بهمین جهت گفته اند: سکوت در مقام بیان بیان است: یعنى سکوت واقعى که قابل تمسک نباشد نیست وقاعده لاینسب لساکت قول دراین مورد جارى نمیشود.

(
خسارت) تاخیر
نرخ قانونی بهره پول که براثر تاخیر مدیون در پرداخت آن بحکم قانون باید به بستانکاربدهد وصرف تاخیر مدیون، به آن بهره عنوان خسارت را میدهد. درهمین معنی ((خسارت تأخیر تادیه)) و ((خسارت تاخیر اداء)) و خسارت دیر کرد و زیان دیر کرد هم استعمال شده است تئورى Theorie در لغت بمعنى نظر ونظریه است. دراصطلاحات ذیل بکار رفته است:

ثئورى اجبار Theorie des astreintes
(
دادرسى) حکمى است ادارى که بموجب آن مدیون بنسبت واحدى از زمان (از قبیل روز- هفته - ماه - سال و غیره) که در اجراء تعهد خویش تاخیر کند مبلغى بمتعهد له بدهد بدون اینکه دادن این مبلغ احتیاج بدادن دستوریا حکم مستقل داشته باشد وکل مبلغ خسارتی که باین ترتیب باید بدهد درحین دادن دستور ادارى فوق معلوم نیست ودادرس دستور دهنده برحسب ماده ۷۳۰ دادرسى مدنی پس از صدور آن دستور حق کاهش یا افزایش واحد مبلغ خسارت را دارد ولى درکاهش نباید از میزان معادل خسارتی که وارد شده پائین تر رود.

تئورى تضمین اجتماعى Idee de la garantie collective
بموجب این عقیده حقوقى ترمیم خساراتی که در روابط حقوق خصوصی اشخاص واقع میشود بعهده دولت است که از راه اخذ مالیات مخصوصى محل آنرا تامین مى کند وروى این عقیده متضرر هیچوقت بسبب تهیدستى طرف خود ازحیث جبران خسارت معطل نخواهد ماند واساسا بطرف خود مراجعه نمى کند وبجاى مسئولیت فردى مسئولیت اجتماعى قرار مى گیرد.


برای دریافت مشاوره تخصصی با بهترین وکیل ها با ما تماس بگیرید

مشاوره رایگان حقوقی

معانی کلمات حقوقی(1)

 

16 الی 66567311-021

وکیل خانواده. وکیل طلاق. وکیل پایه یک دادگستری


کابینه Cabinet
الف- در رژیم پارلمانى به مجموعه وزراء و معاونین آنان گفته می‌شود که در مقابل مجلسین مسئولیت سیاسی مشترک دارند. رئیس کابینه را نخست وزیر و صدراعظم و رئیس الوزراء و رئیس دولت گویند.
ب- مرادف دفتر است

کاپیتولاسیون Capitulation
 (
بین الملل عمومى) الف- معاهده اى که بموجب آن بیگانگان در کشورى حق اقامت بدست آورده و از برخى حقوق و مزایا بطور اختصاصى استفاده کنند.
ب- حق قضاء بیگانگان درکشور بیگانه. این نوع از قضاء در شریعت پیش بینى و تجویز شده ولى درآن موقع بعلت قدرت حکومت اسلامى احتمال توجه مخاطره از این باب نمی‌رفت. کاپیتولاسیون از مدت‌ها پیش درکشور ملغى است.

کاداستر Cadastre
الف- مجموعه دفا‌تر و اسنادى که دلالت برمساحت اراضی مزروعى وغیر مزروعى و ابنیه و املاک و نقشه و حدود تفصیلی آن‌ها درمناطق مختلف کشورمیکند وغرض از آن تعیین مالیاتهاى ارضی بحسب ارزش املاک و منافع آن‌ها است.
ب- نفس اقدام راجع بکارهاى مربوط بامور فوق را گویند.

 
کار Travail
الف- فعالیت انسان بمنظور تولید یا تغییر شکل یا انتقال اشیاء.
ب- حاصل فعالیت مذکور را هم کار نامیده‌اند.
ج- قسمت اجرائی یک بنگاه ویا یک شغل را درمقابل قسمت اداره و مدیریت آن، کار نامیده‌اند.
د- مجموعه کارگران بعنوان یک عامل تولید را گویند. درمقابل سرمایه استعمال شده است.


برای دریافت مشاوره تخصصی با بهترین وکیل ها با ما تماس بگیرید

مشاوره رایگان حقوقی